دل خورشید محک داشت؟ نداشت!
یا به او آینه شک داشت؟ نداشت!
آسمانی که فلک میبخشید احتیاجی به فدک داشت؟ نداشت!
غیر دیوار و در و آوارش، شانهی وحی کمک داشت؟ نداشت!
مردم شهر به هم میگفتند در این خانه ترک داشت؟ نداشت!
شب شد و آینهی ماه شکست! دست این مرد نمک داشت؟ نداشت!
تو بپرس از دل پرخون غمت! چهرهی یاس کتک داشت؟ نداشت! نداشت! نداشت! ...
به گزارش خبرگزاری پانا دانش آموزان عمرهگزار استانهای اردبیل و زنجان پس از 6 روز حضور در مدینه منوره، شهر پیامبر، بعد از ظهر دیروز بیست و یکم فرودین ماه 92 پس از پوشیدن لباس احرام عازم مسجد شجره گردیده و محرم شدند. حاجیان جوان کاروان دانش آموزی الزهرا پس از اقامه نماز مغرب و عشاء در مسجد شجره به طرف مکه مکرمه حرکت کرده و ساعت 2 بامداد وارد هتل زهرة السعد مکه گردیدند، زائران پس از استراحتی کوتاه به مسجد الحرام رفته و پس از دعا برای سلامتی و تعجیل در ظهور حضرت قائم وارد مطاف گردیدند.
زائران کاروان دانش آموزی پس از انجام اعمال عمره بامداد امروز بیست دوم فروردین حاجی شدند.
اینجا شجره است. میقات مردمان مدینه، جایی که هر کس از مدینه راهی مکه مکرمه است باید در آن محرم شود. ساعتهاست که دانشجویان و دانش آموزان عمرهگزار ایرانی برای احرام بستن به میقات آمدهاند. تا غروب ساعتی وقت است. وضو میسازم تا نمازم را هم برخلاف چند بار قبلی که وقت اقامه آن در شجره نشد، این بار اینجا بخوانم. حاج آقا سفارش میکند که از حال و هوای دانشآموزان و دانشجویان عکس بگیرم. این حال و هوا را که نمیشود به عکس کشید، این در قلب آنها جریان دارد.
آن سوی مسجد حاج آقای فقیهی رییس ستاد عمره و عتبات دانشگاهیان دارد به آنها نحوه محرم شدن و شرایط آن و محرماتی را که باید رعایت کنند، توضیح میدهد و در سوی دیگر مسجد، دهها دانش آموز که امروز در زیباترین صحنههای عمرشان لباس زیبا و پرشکوه احرام به تن میکنند تا به زیارت بیت الله بروند.
دانش آموزان حلقه بزرگی برای قرآن خواندن به صورت دستهجمی تشکیل میدهند. آقای پناهی قاری و مداح آنها را در جمع خوانی هدایت میکند. آوای دلنشین قرآن که در صحن مسجد پخش میشود، به یکباره میقات را به لرزه در میآورد. بسم الله الرحمن الرحیم الحمدالله رب العالمین و...
آنقدر این صحنه همخوانی قشنگ و زیباست که بسیاری به دور دانشآموزان حلقه میزنند. اینها زائران از کشورهای مختلف هستند. مامور سلفی به یکی از روحانیون نزدیک میشود با او حرف میزند نمیدانم چه میگوید، اینها همیشه بهانه میکنند. این که دیگر دعا نیست! قرآن کلام خداست و قران راهنما و سند زندگی و هویت هر مسلمان است.
چند دقیقهای که صحبت میکند میرود. آن روحانی چه استدلالی کرد که او سرافکنده رفت نمیدانم.
اتوبوس زائران دیگر کاروانها خیلی زود به شجره میرسند. هنوز تا مغرب و اذان وقت زیادی است. دهها اتوبوس در توقفگاه بسیار وسیع مسجد زائران را پیاده میکنند. در مسجد شجره نزدیک به 500! دستگاه دوش و سرویس بهداشتی وجود دارد. زائران سریعاً دست به کار میشوند. لباسهای احرام را بر میدارند و به سمت دوشها برای غسل کردن و به تن نمودن حولههای احرام میروند. مقابل اغلب دوشها زائرانی در انتظار هستند. کمتر کسی را میبینم که عجله کند و یا از افرادی که مشغول غسل هستند بخواهد سریعتر بیرون بیاید!
در کنار مسجد بازاری است که وسایل مورد نیاز زائران از لباس احرام گرفته تا مواد غذایی در مغازههای آن عرضه میشود. دست فروشها اینجا هم فعال هستند و زائرانی را میبینم که حتی اینجا هم دنبال خرید سوغاتی! هستند. باز هم تا اذان فرصت است. ترجیح میدهم بخشهای مختلف مسجد را ببینم.
شجره(شَ جَ رِ) نام درختی است در ذیالحلیفه. حضرت رسول(صلی الله علیه و آله و سلم) هر وقت از مدینه به مکه میآمدند در آن جا محرم میشدند.
از اینجا اگر قصد خانه محبوب کردهای بدان که باید محرم شوی، ادب شرط است. مسجد شجره یا مسجد "ذوالحلیفه" با گسترش مدینه اینک تقریبا به شهر رسول الله(ص) متصل است. رسول خدا(ص) در این مکان نماز خواندند و محرم شدند. بدون احرام نمیشود وارد مکه شد. از این مسیر در "شجره" باید محرم شد. برای ورود به مکه باید محرم بود و احرام فقط در میقاتها ممکن است. این مسجد در سال های پیش بسیار محقر و بدون نظافت بود. در نوسازی اخیر بر مساحت مسجد افزودهاند و الان گنجایش پنج هزار نمازگزار را دارد.
جز بخشهایی از مسجد، همه چیز در آن به رنگ سفید است. پیرمردی لباس احرام به تن دارد. به سختی قدم بعدی را به دنبال قدم قبلی بر میدارد. محاسناش کاملاً سفید است. اشک ذوق محرم شدن و زیارت خانه دوست را میشود روی گونههای نورانیش دید. حیفم میآید با او صحبت کنم. این بهترین حالت ممکن را نباید و حق ندارم از او بگیرم. عده زیادی از زائران، پسران جوان دانشجو هستند. کف مسجد را موکت سبز رنگی پوشانده است. در گوشهای سه پسر نوجوان در لباس احرام، این بزرگترین سعادت زندگی خود را جشن گرفتهاند. دانشجویان و دانشآموزان ایرانی حاجیان جوان! تلبیه گویان دور مسجد میگردند. با آنکه در فتاوا گفته شده که انجام نیت و گفتن تلبیه در هر نقطه مسجد جایز و درست است، ولی باز برخی کاروانها اصرار دارند بعد از نیت، تلبیه گویان دور مسجد بچرخند تا از نظر آنها اشکالی در احرام نباشد. این اقدام مشکلات و مزاحمتهای زیادی را برای زائران و حضور آنها در مسجد فراهم میکند. از تعداد اتوبوسهایی که در بیرون مسجد متوقف هستند میشود برآورد کرد که چند صد زائر فقط ایرانی در مسجد هستند.
موذن بانگ بر میدارد: الله اکبر، الله اکبر... وقت اذان مغرب است. صفهای جماعت شکل میگیرد. نمازگزاران شیعه و سنی همه کنار هم خدای واحد را ستایش میکنند. امام تکبیر میگوید و نماز شروع میشود. امام از اهل سنت است. همهی ما مسلمان هستیم و یک خدا، یک قرآن و یک پیامبر داریم. بعد تکبیر امام، نمازگزاران یک به یک تکبیر میگویند و جماعت بزرگی از مومنانی شکل میگیرد که در احرام، رو به جمال جمیل حق دارند. اینجا و این لحظه تا خدا فاصلهای نیست. اگر قادر به درک آن باشیم خواهیم فهمید که چرا معصوم(ع) در این لحظات بر خود میلرزید! که جز این نبود که او نظر به وجه الله داشت.
با نگاه به صفوف نماز وحدت امت اسلامی را میتوان حس کرد، فقط باید چند قدم دیگر برداشت. کعبه دلهای ما واحد است. نماز به پایان میرسد. نماز عشا را معمولاً حجت الاسلام و المسلیمن نجفی روحانی نماینده بعثه مقام معظم رهبری در مدینه منوره امامت میکند که زودتر از وقت نماز عشای اهل سنت بر پا میشود تا زائران فرصت کافی برای رفتن به مکه مکرمه را داشته باشند.
این باشکوهترین نماز جماعت عشا به امامت یک روحانی شیعه در مدینه منوره و شاید هم کل عربستان باشد. دانشآموزان و دانشجویان آماده سوار شدن به اتوبوسها میشوند.
حالا همه عجله دارند که زودتر سوار اتوبوسها شوند. مدیران کاروانها پیوسته زائران خود را برای سوار شدن به اتوبوسها دعوت میکنند. چند ساعتی راه تا مکه است و اگر شب پایان گیرد، محرم نمیتواند در زیر سقف طی مسیر کند پس باید عجله کرد.
زائران بهتدریج از مسجد شجره خارج میشوند. هر یک از شهری و دیاری و سرزمینی- حالا دیگر همه یک شکل هستند با ظاهری مانند هم بدون ذرهای تفاوت!- به یک زبان سخن میگویند: الله اکبر، الله اکبر، لاالهالاالله و... کاروان پشت کاروان، همه محرم هستند و قصد خانه یار را دارند. کعبه پیش رواست 417 کیلومتر دیگر.
لبیک اللهم لبیک، لبیک لاشریک لک لبیک، ان الحمد و النعمة لک و الملک، لاشریک لک لبیک
کاروان رفت و تو در خواب و بیابان در پیش
کی روی ره ز که پرسی چه کنی چون باشی
در ره منزل لیلی که خطرهاست در آن
شرط اول قدم آناست که مجنون باشی
به گزارش خبرگزاری پانا، شمار بالای عمره گزاران از یک سو و انگیزه معنوی آنان از سوی دیگر فرصت بسیار مناسبی برای طهارت اخلاقی، معنوی و ارتقای فرهنگی و هنری انان را فراهم میآورد.
در این راستا کاروان دانش آموزی الزهرای استانهای اردبیل و زنجان با دو دوره ختم قرآن قبل از سفر و دوازده دوره ختم قرآن در مدینه منوره، تجلیل از متولدین ایام سفر(15 لغایت 27 فروردین) و هم نامان با حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی(ص)، برگزاری زیارت جامعه کبیره، دعای توسل و پیمان با حضرت رسول اکرم(ص)، سعی کرده است از این فضای معنوی حداکثر بهرهمندی را حاصل کند.
به گزارش خبرگزاری پانا و به نقل از رابط عمره دانش آموزی استان اردبیل کاروان عمره دانش آموزی الزهرا بعد از ظهر فردا بیست و یکم فروردین ماه 1392 جهت حضور در حرم امن الهی از مسجد شجره به طرف مکه مکرمه حرکت خواهند کرد.
به گزارش خبرگزاری پانا، کاروان اعزامی دانشآموزان عمرهگزار که متشکل از 57 دانشآموز پسر و مربی اردبیلی بودند از پردیس دخترانه بنت الهدی دانشگاه فرهنگیان اردبیل با اتوبوس عازم تبریز شده و سپس از طریق فرودگاه تبریز به سرزمین وحی اعزام شدند.
در مراسم بدرقه دانشآموزان عمرهگزار معاون پرورشی و فرهنگی اداره کل آموزش و پرورش استان اردبیل طی سخنانی از فضایل معنوی زیارت خانه خدا و مراعات نکات لازم از جمله نظم و تقوا را در این سفر زیارتی یاد آور شد.
فرهاد رنجبر گفت: به طور مشترک دانش آموزان استانهای زنجان(55 نفر) و اردبیل(57 نفر) از طریق فرودگاه بین المللی تبریز عازم جده شده و در 27 فروردین نیز به ایران مراجعت میکنند.
گفتنی است پس از انجام مراسم اعزام عمرهگزاران، دانش آموزان با بدرقه والدین خود در حالی که اشک شوق زیارت خانه خدا و ائمه بقیع(ع) در چشمانشان حلقه زده بود با عبور از زیر قرآن با بدرقه خانوادهها و مسئولان آموزش و پرورش سوار اتوبوس و راهی تبریز شدند تا از فرودگاه تبریز راهی جده شوند.
1- توجه به تفاوتهای فردی دانش آموزان:
پیشتازان و فرزانگان با تواناییها و استعدادهای متفاوت در این تشکیلات عضویت دارند، لذا برنامهها باید از انعطاف لازم برخوردار باشند تا پیشتازان و فرزانگان به تناسب توانایی و استعداد خویش فعالیت نمایند. نوع برنامههای پیش بینی شده به نحوی است که فرد برحسب علاقه، توانایی و استعداد خود آن را انتخاب کرده و فعالیت مینماید، لذا مربیان گرامی توجه داشته باشند در مواردی که آزادی انتخاب برای دانش آموزان پیش بینی شده است آن را مراعات نمایند.
2- دانش آموز محوری:
فراهم نمودن زمینه برای تلاش و مشارکت دانش آموزان در روند فعالیتهای اجتماعی- گروهی یکی از اصولی است که برنامه ریزان و دست اندرکاران باید بدان توجه کنند. لذا بخش عمده ای از هدفهای پیش بینی شده در سایه ی تلاش فردی و جمعی اعضاء پیشتازان و فرزانگان حاصل میشود.
3- فعالیتها تدریجی است:
روند فعالیتها و برنامههای پیش بینی شده به صورت سالانه میباشد، لذا مربیان باید با یک برنامه زمان بندی شده هر فعالیت را دنبال کنند. در این خصوص ابتدا فعالیت های«خود آموز» دانش آموزان را معین نمایند، سپس فعالیتهایی را که جنبه عمومی و آموزشی دارد و در نهایت برحسب برنامه ریزی زمان بندی شده درجلسات رسدی، اردوها، بازدیدها و فعالیتهای طول سال و برنامههای تابستانی بـه تدریج به دانش آموزان، آموزشها را ارائه دهند. از ارائه همزمان برنامههای آموزشی متعدد به پیشتازان و فرزانگان پرهیز نمایند و پس از ارزیابی از آموختههای هر مرحله و حصول اطمینان از موفقیت برنامههای آموزشی، مرحله بعد را آغاز کنند.
4- نقش مربیان و تشکیلات:
با توجه به سیاست دانش آموز محوری و فراهم نمودن عرصه برای فعالیتهای دانش آموزان در تشکیلات، وظایف مربیان در مسیر هدایت، نظارت و ارائه آموزشها ضروری میباشد. آنچه که مسلم است مربیان فرصتهای لازم را برای درخشش و تلاش گسترده اعضاء فراهم مینمایند و این اعضاء هستند که باید در سایه تلاش فردی و جمعی به فعالیت بپردازند. برای پیشبرد اهداف تشکیلات در تمامی فعالیتها و برنامهها 3 شعار اساسی«همفکری، همدلی و همکاری» مورد توجه است. اعتقاد بر این است که این 3 شعار ضامن تداوم شایسته تشکیلات دانش آموزی میباشد. بدون همفکری و تبادل نظر، همدلی و تشریک مساعی و همکاری و تعاون، اهداف مورد نظر تحقق نخواهد یافت، لذا از مربیان و والدین گرامی و همچنین اعضای تشکیلات انتظار داریم با به کارگیری و عمل به این 3 شعار زیبا بر کار جمعی تأکید نمایند و آن را سرلوحه کار خویش قرار دهند. نقش مربی در توسعه و رشد فرهنگی، اجتماعی و سایر زمینهها بسیار سرنوشت ساز است، در دوران تکوین شخصیت دانش آموزان، همواره معایب و محاسن را متذکر میشود تا آنها را در شخصیت اعضاء نهادینه نماید، به عنوان الگوی به تمام معنا مطرح میشود و سخنگوی توانای جامعه میباشد و به دانش آموزان میآموزد که چگونه از حق خود دفاع و با سربلندی زندگی نماید. مربیان فعال، کوشا و پرجنب و جوش دانش آموزانی مستعد،خلّاق و مبتکر تربیت میکنند و انرژی جوانان را مهار و از آن به سود جامعه بهره برداری مینمایند، با وجود چنین مربیانی بالطبع آینده ای روشن را میتوان برای جوانان میهن اسلامی پیش بینی نمود.
پیشاهنگی برای اولین مرتبه در سال 1304 شمسی توسط آقای میرزا احمد امین زاده در ایران تاسیس شد و با وجود مشکلات و موانع فراوان با کوشش ایشان تا حدود سال 1310 فعالیتهای آن ادامه یافت. در حدود سال1310 ایشان به عراق مسافرت کردند و پس از آن مدتی آقای سید رضا اخوی سرپرستی پیشاهنگی را بر عهده گرفتند. در سال 1313 ترویج پیشاهنگی مورد توجه دولت قرار گرفت و وزارت فرهنگ مامور اجرای آن شد و با طرح جدیدی شروع به فعالیت نمود و در مهر ماه همان سال«گیبســن» متخصص آمریکایی برای سرپرستی تربیت بدنی و پیشآهنگی به ایران دعوت شد. اولین دوره ی مربیان پیشاهنگی در خرداد ماه 1314 با شرکت40 نفر از مربیان تهران و44 نفر از مربیان شهرستانها به مدت 15 روز تشکیل شد. محل این اردو در منظریه(اردوگاه شهید باهنر) بود. در طول تعطیلات تابستان همان سال مقررات و آئین نامههای لازم برای اجرای پیشاهنگی در رسدها تهیه و تدوین شد و فعالیتهای پیشاهنگی روزبه روز در تمام شهرستانهای کشور توسعه یافت ولی با شروع وقایع شهریور1320 این فعالیت ها متوقف شد و در طول مدت 11 سال جز در یکی دو دسته ی کوچک فعالیت پیشاهنگی به چشم نمی خورد. علاقمندی و فعالیت آقایان ابراهیم صدری و جلیل کتیبه ای و سایر دوستانشان در این دوره فترت قابل تمجید و ستایش است.
در سال 1332 آقای دکتر حسین بنایــی که تحصیلات عالـــی خود را در رشته تعلیم و تربیت، روانشناسی، و تربیت بدنی در آمریکا به پایان رسانیده بود مامور تجدید تشکیلات پیشاهنگی ایران شد آقای دکتر بنایی که در دوره قبل نیز از مربیان شایسته و علاقمند بود. با ایمان و علاقه قابل تحسینی فعالیتهای پیشاهنگی را آغاز نمودند و در آذر ماه سال 1332 با تشکیل اولین کلاس مربیان پیشاهنگی، نهضت جدید پیشاهنگی ایران آغاز شد. پیشاهنگی ایران در آغاز این دوره با مشکلات اجتماعی و موانع بسیار روبرو بود ولی با علاقمندی و پشتکار دکتر بنایی بر مشکلات و موانع مسلط شدند و موفقیتهای پی در پی نصیب سازمان پیشاهنگی ایران شد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و به دنبال انحلال سازمان پیشاهنگی همیشه ایجاد و راه اندازی سازمان جایگزین پیشاهنگی توسط معاونت پرورشی وزارت آموزش و پرورش بر اساس تبصره ماده واحد قانونی مطرح بوده و در همان ابتدا طرح توسط معاونت پرورشی بنام پویندگان راه امام در سال 65 تهیه که به نظر خواهی گذاشته شد. همزمان اساسنامه سازمان جوانان و نوجوانان نیز مدنظر بوده است که به علت مشکلات و تنگناهای زمان جنگ امکان تصویب و اجرای عملی آن فراهم نشد. در سالهای بعد اساسنامه سازمان جوانان به شکل دیگری مطرح و طرح کانونهای پرورشی(کانونهای فرهنگی و تربیتی) مطرح که با استقبال گسترده روبرو شد و با پشتیبانی معاونت پرورشی و مساعدت وزیر آموزش و پرورش تعداد زیادی کانون در استانها و شهرستانهای مختلف تأسیس شد. در سال 70 اساسنامه کانونهای فرهنگی و تربیتی به تصویب شورای عالی آموزش و پرورش رسید. اما هنوز جای یک تشکل دانش آموزی که فعالیت پرورشی مستمر و بلند مدت را پیگیری نماید خالی بود. لذا در سال 72 با پیگیری مستمر اداره کل اردوها و اماکن تربیتی، تشکیلات دانش آموزی تحت عنوان «پویندگان» در 8 استان کشور راه اندازی که در سال بعد به کل استانها تعمیم داده شد. این تشکیلات بعد از دو سال فعالیت چنان چشمگیر و پرجاذبه بود که بزودی از جایگاه مناسبی در آموزش و پرورش برخوردار شد. در سال74 به علت تصویب قانون توسعه و تقویت بسیج دانش آموزی و همنامی تشکیلات«پویندگان» بسیج در مقطع راهنمایی نام تشکیلات«پویندگان» آموزش وپرورش تغییر یافت و برای پسران تحت عنوان«پیشتازان» وبرای دختران تحت عنوان «فرزانگان» به کار خود ادامه داد.
ماه من چهره برافروز که آمد شب عید
عید بر چهرهی چون ماه تو میباید دید
نوبت سال کهن با غم دیرینــه گذشت
سال نو با طرب و غلغله و شوق دمید
سال نو مبارک